معرفی و بررسی رمان فلسفیِ دنیای سوفی اثر یوستین گردر
گردر استاد سادهنویسی و ایجاز است. سه هزار سال اندیشه را در ۶۰۰ صفحه میگنجاند، و زیرکانه از قول گوته میگوید: «کسی که از سه هزار سال بهره نگیرد تنگدست بهسر میبرد.»
قسمتی از متن پشت کتاب
رمان داستانی فلسفی دنیای سوفی با نام انگلیسی Sophie’s world توسط نویسنده ی معروف یوستین گردر که نویسنده ای نروژی است به رشته ی تحریر در آمده است و برای اولین بار در سال 1991 به چاپ رسید و تا امروز همچنان به فروش خود ادامه می دهد.
کتاب دنیای سوفی روایتی داستانی است از تاریخ فلاسفه و سرگذشت که در این حوزه از معروفترین رمان ها می باشد، از آنجا که یوستین گردر در رشته ی الهیات درس خوانده و در زمینه ی نوشتن کتاب درسی برای کودکان در حوزه هایی همچون فلسفه قلم زده است از قبل به خوبی با آنچه که در کتاب های فلسفی یک کمبود و نقص محسوب می شد آشنایی داشته و این کمبود عدم وجود کتابی فلسفی با محتوایی روان و ساده فهم است که در کتاب دنیای سوفی روانی روایت آنقدر در نوع خود خاص و قوی ظاهر گشته که امروزه برای علاقه مندان آشنایی با فلسفه یا اشخاصی که قصد مطالعه در دنیای فلسفه را دارند برای آغاز و شروع کتاب دنیای سوفی پیشنهاد داده می شود.
ایده ی نگارش کتاب دنیای سوفی در زمان تدریس یوستین گردر در دبیرستان به ذهن او خطور می کند، گردر که به دنبال متنی ساده و قابل فهم برای دانش آموزان خود بود که از طریق محتوایی قابل درک و مناسب سن آنها به شاگردانش فلسفه را بیاموزد هر چه جستجو می کند هیچ گونه نوشته ای نمی یابید از این رو خود دست به نوشتن کتابی می زند که حاصل آن دنیای سوفی می شود .
کتاب دنیای سوفی در همان سال های ابتدایی انتشارش به شهرتی جهانی دست پیدا می کند آن گونه که به بیش از سی زبان ترجمه شد و تا کنون میلیون ها نسخه از آن در دنیا به فروش رسیده است.
چرا علاقه مندان فلسفه برای شروع کتاب دنیای سوفی را مطالعه کنند؟
فلسفه از جمله دانش هایی است که در متون و نوشته های آن اصطلاحات بسیار زیاد که هر کدام معناها خاص خود را دارند به کار رفته است که گاها خیلی از متن از کنار هم قرار گیری این اصطلاحات تشکیل شده است و در برخی مواقع می شود در شرح یک پاراگراف فلسفی چندین صفحه نوشت پس برای آنها که مطالعات فلسفی خاصی نداشته اند یکباره مواجه شدن با اینچنین نوشته های مشکل است ، از منظری دیگر این کتاب به شما اطلاعات جامعی از تاریخ فلسفه می دهد و شما را با آنها آشنا می کند به گونه ای که بعد از مطالعه این اثر خیلی راحت با پیش زمینه ای که از فلسفه بدست آورده اید می توانید انتخاب کنید که بیشتر تمایل به مطالعه ی آثار کدام فیلسوف یا آثار کدام دوران را دارید ،کتاب دنیای سوفی از حیث اطلاعاتی که پس از مطالعه ی آن دریافت می کنید شامل مفاهیم فلسفی بسیاری می باشد و علت محبوبیت کتاب هم به همین دلیل بوده که در عین سادگی و روانی خواندن یک رمان لذت بخش به شما دانش سرشاری از تاریخ و مفاهیم فلسفی را انتقال می دهد. داستان این کتاب در مورد دختری به نام سوفی می باشد که در آستانه ۱۵ سالگی قرار دارد . اما شخصیت سوفی به گونه ای است که شما بجای آنکه با سوفی پانزده ساله داستان را به جلو ببرید با ذهنی خلاق و پرسش گر داستان را ادامه می دهید ، خط داستانی کتاب این گونه شروع می شود که یک روز هنگامی که سوفی از مدرسه به خانه بر می گردد صنوق پستی منزل را چک می کند و با نامه ای عجیب رو به رو می شود از آنجا داستان کتاب آغاز می گردد .
در این داستان مکتب های فلسفی به صورت داستانی به سوفی آموزش داده می شود . از ابتدای تاریخ ثبت شده ای که به عنوان آغاز فلسفه می شناسیم یعنی از یونان باستان که با سخنان سقراط که به عنوان اولین فیلسوف اخلاق می شناسیم آغاز می گردد که قدم به قدم در این راه سرتیترهای بزرگ تاریخ فلسفه را دنبال میکنیم پس از سقراط به تبیبن عقاید فلسفیاش توسط افلاطون همراه با سوفی داستان رو به جلو می رود تا می رسیم به نقطه ای که مطعلق به همین چند دهه ی گذشته است ، به صورت خلاصه در این کتاب تمام مکاتب فلسفی غرب معرفی گشته است .
در پایان جملاتی از کتاب دنیای سوفی را قرار می دهم تا خوانندگان با سبک نگارشی این کتاب بیشتر آشنا شوند :
هراکلیتوس تاکید کرد که اضداد ویژگی جهان است. اگر هیچگاه بیمار نشویم، نمیدانیم تندرستی چیست. اگر هیچگاه گرسنه نشویم، از سیر شدن لذت نمیبریم. اگر هیچگاه جنگی روی نمیداد، قدر صلح را نمیشناختیم. و اگر زمستان نباشد، بهار هم نمیآید. (کتاب دنیای سوفی – صفحه ۴۸)
ارسطو میپرسد: چگونه باید زیست؟ خوب زیستن مستلزم چیست؟ و پاسخ میدهد: انسان فقط در صورتی میتواند خوشبخت شود که همه توانایی و شایستگی خود را به کار اندازد. (کتاب دنیای سوفی – صفحه ۱۳۸)
بشر با مقداری سؤالاتی دشوار روبروست که برای آنها جواب قانع کنندهای ندارد .خب، دو کار میتوان کرد: یا می توانیم خودمان و بقیه جهان را گول بزنیم و وانمود کنیم که آن چه را باید بدانیم می دانیم، یا می توان تا ابد چشم بر مسائل مهم بست و از پیشرفت باز ایستاد. بشریت از این بابت به دو دسته تقسیم شده است .مردم به طور کلی یا صد در صد مطمئن اند یا صد درصد بیتفاوت... مثل آن است که یک دست ورق بازی را دو قسمت کنی. خالهای سیاه را یک سو و خالهای قرمز را سوی دیگری روی هم گذاری .ولی ناگهان در این میان فردی سر بر میآورد که نه خشت و نه دل است نه خاج و پیک .سقراط در آتن همین ژوکر بود .نه مطمئن بود نه بی تفاوت. تنها میدانست که هیچ نمی داند و این آزارش میداد. پس همین موجب شد تا فیلسوف شود!
نویسنده : امین شعبانی