» تغییر افکار برای کسب موفقیت | قسمت اول

تغییر افکار برای کسب موفقیت

قسمت اول شناخت انواع تغییرات در عصر جدید

این مطالب قرار است به شما کمک کند تغییراتی درونی ایجاد کنید که انعکاس آن فراتر از لذت شخصی شما باشد. در واقع، ما هرگز زندگی ایده آلی نخواهیم داشت مگر اینکه بفهمیم جدای از دیگران نیستیم. رییس خردمند قبیله ی سو کامیش ایالت سياتل در سال ۱۸۵۵ در نامه ای تامل برانگیز به فرانکلین پیرس، رییس جمهور وقت آمریکا (از حزب دموکرات ، رئیس جمهور چهارده ام آمریکا در سال های 1853 تا 1857 )، مینویسد،

« انسان به عنوان بشر کره ی خاکی تارهای تور زندگی را نبافته است، بلکه ما بخشی از آن هستیم. هر کاری که با این تور بکنیم، کاری است که نسبت به خودمان کرده ایم. همه چیز بهم پیوسته است. همه ی چیزها با هم ارتباط دارند. هر بلایی بر سر زمین بیاید، بلایی است که بر سر فرزندان زمین نازل شده است.»

هیچ تردیدی نیست که ما در زمانه ی تغییرات سریع و ناگهانی در حال حیات هستیم ، مانند همیشه، در این تکانه های تحول، بنظر می رسد که جهان پیرامون ما دیوانه شده است. در بسیاری از قسمت های دنیا حکومت ها مختل شده اند، و دیگر نهادهای دولتی جایگاه و اعتبار گذشته را ندارند. نظم اجتماعی درهم شکسته ، و نابرابری ثروت و فرصتها در حال گسترش یافتن است؛ پیوسته گروه های بیشتری زیر خط استاندارد قرار می گیرند؛ و استانداردها در عرصه هایی مانند آموزش و سرگرمی عمومی به سرعت تغییر می کنند.

مطلب مرتبط چگونه رشد مو را افزایش دهیم؟

در مورد آینده نگرانی های وجود دارد ، بذرهای تضاد نسل ها، غارت گسترده ی منابع محیطی، و قطبی شدن فزاینده ی جامعه کاشته شده است. در بسیاری از موارد، تکنولوژی این گرایشها را تشدید کرده و بر شتاب آن افزوده است. از طرف دیگر، اقتصاد جهانی هنوز در حال رشد است، و توانایی تأمین نیازهای بسیاری از انسانها افزایش یافته است، جامعهی پویای تجارت جهانی وجود دارد و به طرزی فزاینده نیاز به یک عمل جراحی ریشه ای در نظم کنونی احساس می شود. در این عصر ارتباطات الکترونیک، تغییر آگاهی با سرعتی خیره کننده در حال رخ دادن است.

امیدوارم بخواهید سهم خود را و شاید کمی بیشتر، ادا کنید و جهان را در حالی ترک کنید که بهتر از زمان ورود شما به آن باشد. اگر این کار را نکنید، قطعا بدانید که نوشته های این مطلب برای شما نیست . در «عصر جدید» و حتی پیش از ورود به این عصر، تغییرات در سه سطح اتفاق افتاده است:

1- تغییر نگرش فردی

باید این را بدانیم که هیچ یک از ما به تنهایی عمل نمی کند، و اینکه ما بر جامعه اثر می گذاریم و خود تحت تأثیر آن قرار می گیریم. بزرگ کردن نقش فرد به بهای دیگران اثری ضد خلاقیت دارد. حرص و طمع نه برای شما خوب است و نه برای جامعه.

۲- تغییرات سازمانی – ساختاری

دنیا در چند دهه ی گذشته تغییرات زیادی کرده است، اما نهادهای ما تجارتی-حکومتی، مذهبی-اجتماعی و دیگر به صورت عتیقه باقی مانده اند. در سطح کنونی ارتباطات چند سطحی، سلسله مراتب اداره ی امور بطور کلی نامناسب هستند. مستخدمین به دنبال رشد شخصی و استقلال هستند، شهروندان خواهان پاسخ سریع به تحولات اقتصادی و اجتماعی هستند، و افراد خواهان لذت بردن و برخورداری از فردیت خود هستند. ساختارهای کنونی و عملکرد آنها ناکافی اند، کمک ها در رفع مشکلات ناتوانند. بسیاری از شرکتها و دولتها راههای کاملا متفاوت سازماندهی داخلی را تجربه می کنند. صرفنظر از همه ی این بی نظمی ها، پروانه ها پدیدار می شوند. شکل و رنگ آنها با این زمان ناشناخته است.

۳- تغییر ارزشهای اجتماعی

تا زمانی که انباشتن چیزها معیار موفقیت است، ما زیادی هم داریم. ما خیلی چیزها را به وفور داریم، اما هنوز با خوشبختی بیگانه ایم. مصرف همچنان معیار رفاه است، و بانکداران سرمایه گذار با زیرکی ابزارهای پیچیده ای ابداع می کنند، که ممکن است به سازمانها کمک کند یا نکند، اما با اطمینان بازنشستگی زودهنگام و راحتی را نوید میدهند. عده ی بسیار زیادی از ورزشکاران، سیاستمداران و رهبران تجاری به مدل های ضعیفی تبدیل شده اند که تنها به قدرت و ثروت علاقه دارند، اما به عنوان یک جامعه ما در جریان بت پرستی خود آنها را تکثیر می کنیم. رهبران بهتر هنگامی ظهور خواهند کرد که تغییراتی حاصل کنیم که بتوانیم به آن افتخار کنیم. مثلا، هنگامی که یک مربی از بچه های یک محله ی فقیر نشین یک تیم شطرنج ایجاد می کند بیشتر از یک بوکسور معتاد مورد تحسین قرار گیرد. در حقیقت نشانه هایی وجود دارد که پس زدن ها به صورتی پراکنده و نوظهور آغاز شده است.

تگ ها : موفقیت و توسعه

۰ نظر / ۴۵۵ بازدید